
“روز دیگر شورا” آخرین رمان منتشر شده فریبا وفی است که به مسائل زندگی زنی به نام شورا در ارتباط با خانواده خود میپردازد.
محوریت کل این داستان استفاده از شخصیتها و عناصر زنانه با اتکا بر موضوع حمایت از حقوق زنان است. هرچند نمیتوان نقش مردان را در این داستان کمرنگ دانست اما همگی مردان این داستان ظرفهایی هستند که نویسنده با استفاده از آنها شخصیت اصلی داستان را پررنگ کرده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
شورا و ملوک مشغول آمادهکردن شام هستند. رخشان با واکرش برای سرکشی به آشپزخانه میآید و انگار نه خطاب به شخص خاص، که به دستهای کارگر دستور میدهد: نذارین چای زیاد دم بکشه.
دختر مختار در صفحه لپتاپ ظاهر میشود. اصرار دارد دعوتنامه بفرستد برای پدرش. مختار وسط سالن ایستاده. موهایش را با کشی از پشت بسته. نشاط و سرزندگی کسی را دارد که عنقریب میخواهد بزند زیر آواز.
-تو شوهر و بچهت رو وردار بیا دختر. من نمیتونم بیام.
-بیای اینجا خوب میشی بابا
-کی گفته من خوب نیستم. من از تو و از همه اینجماعتی که اینجا نشستن سرحالترم.
میترا با هیکل ریزهاش میپرد جلو و رو به لپتاپ میایستد.
-تازه میخوایم زن بگیریم براش. من یه مورد مناسب براش دارم.
رمان جدید روز دیگر شورا توسط راوی روایت میشود و نویسنده سعی دارد با استفاده از مسائل جامعه معاصر را مطرح کند.
درون مایه داستان
این کتاب نقدی بر فضای مردسالاری جامعه است و شورا نمونه زنانی است که به اجبار مطیع این سلطه مردسالاری هستند و همواره با ترس و لرز زندگی میکنند.
نویسنده در کتاب روز دیگر شورا ترس درونی شورا را به خوبی در ابعاد مختلف زندگیاش به تصویر میکشد. مثلا شورا برای ارتباط با سایر بانوان و دوستانش که به او زنگ میزنند باید محافظه کار باشد؛ چون میداند که باید برای تک تک آنها جواب پس دهد.
نویسنده این داستان را متاثر از جلوههای مختلفی از دنیای بی مرز فمینیسم نگارش کرده است.
در بخشهای مختلفی از داستان شیوه برخورد سایر افراد خانواده با شورا را به عنوان زن این خانواده به وضوح میبینیم:
“-همه چیزت قاطی پاتی شده. اخلاقت هم گند شده. از تربیت بچه هم غافلی. به غذا و خورد و خوراکمون هم نمیرسی. یه شفته درست میکنی میاندازی جلومون و فکر میکنی حالیمون نیست. هیچ کاری نمیکنی. فقط بلدی تهمت بزنی به مادر من.”
-تهمت نزدم.
-نمی فهمم مادر من با وسایل تو چه کار داره؟
-یعنی میگی از خودم درآوردم دیگه؟”